]]>

Tuesday, November 30, 2004

تا حالا شرمنده شدین؟من دیشب واقعا شرمنده شدم.اونم نه از کار خودم؟!!!

اینجا اومدم تا از صفر شروع کنم.یکه وتنها.کاش نبودند تا وجودشون آزارم نمیداد.ای کاش کسی بود که به من دلگرمی میداد.ای کاش کسی بود گه میشد از او یاری خواست.وقتی فکر می کنم دلم به حال خودم میسوزه.خودمو مستحق این وضع نمیدونم.تا کی می خواد ادامه داشته باشه؟

Thursday, November 04, 2004

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد ----در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
آه ازدمی که تنها با داغ او چو لاله---- در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد
ازآه دردناکی سازم خبر دلت را---- روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
رحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت---- با صد امیدواری ناشاد رفته باشد
آواز تیشه امشب ازبیستون نیامد---- شاید به خواب شیرین فرهادرفته باشد