]]>

Wednesday, July 27, 2005

بیچاره دمکراسی


دمکراسی هم شده مسخرۀ دستِ همه.نمخوام از نحوه استفاده این حکومت از این کلمه حرف بزنم چون همه از اون خبر دارید.ولی اینجا یه مطلب جالب هست که میخوام بگم .این کشورهایی نظیر انگلیس و آمریکا چرا باید از دمکراسی برای کشور ما دم بزنند.آیا اونها مسبب این وضع نیستن؟ میدونید روش اونا چیه ؟ انقدر شما رو تحت فشار میذارن که به کمترین چیزا قناعت کنید. اونا فقط به فکر یه مسئله هستن اونم تامین منابع مالی هست.میدونید چی غرب رو از همه نظر پیشرفته کرد؟ استفاده و مدیریت اقتصاد.آیا در کشور پیشرفته که شکم همه پر و همه با کار مشغولند کسی به فکر سیاست و یا مخالفت با حکومت در جهت بر اندازی میوفته ؟اونا هیچوقت به داد ما نمیرسند.تنها راه نجات خودمونیم.پس دست از افکار احساساتی برداریم و خودمون یه فکر به حال خودمون بکنیم.این مسئله در سایه یک چیز بدست میاد اونم اتحاد هست.یادتون نره حق گرفتنی هست

Friday, July 22, 2005

از دور دل میبره ،از نزدیک زهره

برخی از دور بسیار دل فریبند و از دید همگان، مقبول.به حریمش وارد میشوی و او را بسیار کم میابی .بسیار تکراری و خالی از هر چیز نو.
برخی از دور بسیار خالی و نچسب به نظر آیند.و اما وقتی به حریمش وارد میشوی او را نو میابی و میبینی که جه اشتباه گمان بردی.
------------------------------------------------
پ.ن: در مورد این کروه دوم باید بگویم که زمانی چنین حالتی رخ میده که اونا خودشون هم بخوان که شما به حریمشون وارد بشی.البته به غیر از این دو دسته ،حتما شما میتونید که دو دسته دیگه را هم بفهمید.ولی این دوتا از اونا جالب تر بود.

Thursday, July 21, 2005

دوستی

در دوستی ها انسانها مایلند که یکی از 3 حالت زیر رو داشته باشند:

چند قدم از دوستشون جلوتر باشن-
در دوستی هم تراز دوستشون باشن-
چند قدم از دوستشون عقبتر باشن-
من دوست دارم جزء گروه دوم باشم. ولی باید بگم این گروه سخترین کار رو پیش رو دارن

-----------------------------------------------------------------------

پ.ن: ادامه دارد

Wednesday, July 20, 2005

کلام گهربار

مرا زندگي ساخت؛خدا کند ترا انديشه ات بسازد

Saturday, July 09, 2005

معیار

قوانین و ملاکهای پیشرفتی که در هر جامعه حکمفرماست، بر گرفته از شرایط اون جامعه و چیزی هست که ما به عنوان ذات بشری از اون یاد می کنیم.این قوانین عمدتاً خط سیر خاصی رو برای تمام اقشار جامعه عنوان می کنند که ممکن به مذاق برخی خوش نیاد.در جامعه امروز ما با تغییر شرایط و با حفظ همان اصول ذاتی بشری تعداد زیادی از این قوانین جامعه در حال عوض شدن هست. گروه سنی جوانان بیشتر از همه پیرو این عرف جدید هستند.از طرفی بی قاعده بودن جامعه ایران باعث شده که برخی از این جوانان پا رو از این هم فراتر بگذارند و تمام مسائل رو زیر سئوال ببرند.برخی حتی دلایل پیشرفت و یا حتی روش های مسلم رو زیر سئوال میبرند.ولی سئوال اینجاست که آیا تغییر شرایط ذات انسان ها را عوض می کند؟من فکر می کنم جواب واضحی برای این سئوال وجود دارد.مطمئناً چنین نیست. این مسئله در زندگی بسیاری از جوانان تبدیل به معضل شده.من فکر می کنم برای بسیاری از اموری که در زندگی هر شخص رخ میده زمان خاصی وجود داره .اگر این اعمال در زمان خودشون انجام نشن اون شخص به مشکل بر می خوره.برخی نیز به این گونه مسائل به دید منفی نگاه می کنند که بر گرفته از همون معضل هست. برای پیشرفت و خوشبختی معیار های خاصی وجود داره که این معیار ها در طول تمدن انسان مشخص شده و درست نیست که با عوض شدن روشها ما این معیار ها رو غیر قابل قبول بدونیم و همه چیزو با هم قاطی کنیم.

چاپلوسی

برخی علاقه خاصی به چاپلوسی در ملا عام دارند.اینجوری طرفم بیشتر حال می کنه.ولی آدم خوبه شخصیت داشته باشه!!!!

Tuesday, July 05, 2005

...

اگر آدم پایین یه تپه ، با گلوی پاره افتاده باشه.و بعد چند تا خانم با کوزه های آب بیان و از اون نزدیکی رد بشن.خوبه آدم بتونه یه خیز برداره و به اونا نگاه کنه.و ببین که اونا چطور کوزه ها رو سالم می برن بالای تپه!

افکار نبشته


میگفت همایون یه دوست دختر داره.
اسم دختره چی بود؟!
یادم نیست.(فرض کنیم" پری")
میگفت پری دختر جالبی نیست، چمیدونم، میگفت خودشو میگیره.
میگفت همایون تو جمع ساکت .اگر تنها بریم بیرون حرف میزنه.
میگفت پری هفته دیگه میاد و اونا نمی تونن دیگه با هم برن بیرون.آخه پری خوشش نمیاد.
مثل اینکه خیلی وقت بود همایون رو ندیده بود.
می گفت ولی حالا که همایون رو دیدم؛ عوض شده.خیلی بهتر شده ؛ شاید اثر دوست دخترش باشه.
شما میدونید همایون چه تغییری کرده؟!

Monday, July 04, 2005

شعار هفته

اولين کسي رو که عاشقش ميشي دلت رو ميشکنه و ميره.. دومين کسي رو ميخواي دوست داشته باشي و از تجربه قبلي استفاده کني دلت رو بدتر ميشکنه و ميذاره ميره ... بعدش ديگه هيچ کس ديگر برات مهم نيست و از اين بعد ميشي اون آدمي که هيچ وقت نبودي. ديگه دوستت دارم برات رنگي نداره و اگر يک آدم خوب باهات دوست بشه تو دلش رو مي شکني و انتقام خودت رو بگيري، و اون ميره با يکي ديگه....اين طوري هست که دل همه آدمهاي دنيا ميشکنه و همه از دست هم دلخور ميشن

Sunday, July 03, 2005

حاجی محمود

هميشه از حيوان مغرور و لج باز خوشم ميومده.حدود يک سال ونيم که من يه طوطي کاسکو دارم.اسمش حاجي محمود هست.ما بهش مي گيم "حاجي".اخيرا حاجي خيلي حرف ميزنه. ميدونيد من اين طوطي رو به هدف نگهداشتن براي تمام عمرم انتخاب کردم.فکر کنم من زودتر از اون بميرم.اگر يه موقع بخوام تنها زندگي کنم حاجی رفيق روزهاي تنهايي من خواهد بود.